پارتنوکارپی (بخش اول)
واریتههای پارتنوکارپ قادر به تشکیل میوه بدون بذر هستند. پیشنیاز پارتنوکارپی نبود بذر است. این حالت ممکن است در اثر گامت عقیمی (در پرتقال ناول، نارنگی ساتسوما و واریتههای تریپلوئید چون لیمو تاهیتی) یا در اثر خودناسازگاری (در نارنگیهای کلمانتین و برخی از هیبریدهای ماندرین) رخ دهد. واریتههای خودناسازگار با عمل دگرگرده افشانی بذردار میشوند بنابراین جهت داشتن میوههای بدون بذر بایستی از دگرگرده افشانی آنها جلوگیری کرد. عامل ژنتیکی موجب بی بذری در میوه تعدادی ارقام مرکبات بوده است. پرتقال هاملین و سالوستیانا از گروه ارقام بی بذر هستند. در پرتقال واشنگتن ناول عامل بازدارنده موجود در بافت خامه موجب میشود تا قبل از آن که لوله گرده بتواند خود را از خامه باریک عبور داده و به تخمدان برساند، جنین از بین برود.
شرایط محیطی میتواند از جنبه فیزیولوژیکی تغییرات مختلفی را در گیاه به وجود آورده و در گردهافشانی، وضعیت باروری و ناباروری پرچمها و فعالیت زنبورها در باغ تاثیر داشته باشد. پارتنوکارپی در نارنگی کلمانتین متاثر از شرایط اقلیمی است. این رفتار ممکن است به دلیل اثر شرایط محیطی بر سطوح جیبرلین درونی باشد ولی روابط دقیق بین سطوح جیبرلین و عوامل محیطی هنوز ناشناخته است. عدم وجود ارقام گرده دهنده قوی در منطقه عامل موثری در پارتنوکارپی محسوب میشود. درختان رقم پیج به علت عدم حضور گرده دهنده قوی ممکن است تماماً میوه بیبذر تولید نمایند.
در تحقیقی مشخص شد که سطوح جیبرلینها، اسید ایندول استیک و اسید آبسزیک به هر دو صورت آزاد و ترکیبی در دو گروه گونه نارنگی بدون بذر دارای گستره متفاوتی از پارتنوکارپی هستند. این حالت عمدتاً متاثر از وضعیت هورمونی میوهها در مراحل بعد از تقسیم سلولی و اوایل مرحله بزرگ شدن سلولی میوه بود. در همین راستا تالن در سال ۱۹۹۲ پیشنهاد کرد که وجود جیبرلین درونزا در مرحله توسعه تخمدانها، خود عاملی محدودکننده در کنترل پارتنوکارپی محسوب میشود. میزان جیبرلین در مرحله نمو تخمدان و درست قبل و بعد از بازشدن گلها پایین است لیکن در زمان باز شدن گلها به میزان دو برابر افزایش مییابد. بر اساس این نتایج، افزایش در جیبرلین باعث تقسیم سلولی و نمو میوه میشود. گردهافشانی و یا باروری افزایش جیبرلین را تحریک میکنند. به همین دلیل میوههای پارتنوکارپ نارنگی ساتسوما حاوی سطوح بالایی از جیبرلین بوده و میوه به تعداد کافی تشکیل میشود. در حالیکه نارنگیهای خودسازگار، حاوی مقادیر کمتری جیبرلین بوده و ریزش نسبتاً شدیدی بعد از گلدهی نشان میدهند. نکته قابل توجه اینکه در ارقام پارتنوکارپ پدیده تشکیل بذر و چندجنینی مشاهده نمیشود. به نظر میرسد ادامه رشد این جنینها مستلزم لقاح و تشکیل آندوسپرم به عنوان منبع تغذیه باشد که در این ارقام به دلیل عدم لقاح و تشکیل نشدن آندوسپرم، جنینهای رویشی در مرحله کروی باقیمانده و یا بر اثر نبود مواد غذایی از بین میروند.
عوامل موثر در دگرگشنی
وجود ارقام گرده دهنده قوی در افزایش میزان دگرگشنی موثر است. در تایوان رقم ماتوونتن MatouWentan (Citrus grandis)بدون بذر است ولی در بعضی کشورها به ویژه ژاپن میوه حاوی بذر است. به دلیل وجود این تفاوت، اثر گردههای ارقام مختلف روی رقم ماتوونتن مورد بررسی قرار گرفت. از بین ۱۷۲۲ میوه، ۶۵/۸ درصد آنها بذردار بودند که حاکی از قدرت تاثیر بعضی گردههای مصرفی بوده است. از بین ارقام مختلف فقط هانگیو و پایا که هر دو از گونه Citrus grandis (سلطان مرکبات) هستند، درصد بذرداری میوه ماتوونتن را افزایش داد. در بسیاری از ارقام دورگ مرکب مانند نارنگیهای لی، پیج، نوا، و رابینسون خود تلقیح نیستند بنابراین میوههایی که درون تاج تشکیل میشوند بدون بذر یا بذور کوچک هستند، درحالیکه میوههای بخش بیرونی تاج درخت بذردار هستند. قابل ذکر است که برخی از این دورگهای مرکب، تلقیح کنندههایی قوی برای سایر دورگها محسوب میشوند. مثلاً دورگ لی برای پیج یا تمپل و دنسی برای اورلاندو گردهافشانهای قوی هستند. ارقام پوملو قابلیت خود باروری ندارند، لذا در بین درختان ارقام دیگری نیز باید کشت شود.
تشکیل میوه در برخی از ارقام مرکبات، از نوع دگرگشنی ژنتیکی است. مثلاً تعدادی از ارقام نارنگی فقط دگرگشن هستند و در غیاب گردهدهنده میوه پارتنوکارپ به وجود میآید. از طرف دیگر عواملی مانند زنبور و دمای زمان گردهافشانی نیز اهمیت دارد. فقدان زنبور و یا پایین بودن دما که موجب کاهش فعالیت زنبورها میشود مانعی بر دگرگشنی نیز محسوب شده و در بعضی مواقع منجر به سالآوری میشود.
گلها معمولاً بین ساعتهای ۹ صبح تا ۴ بعد از ظهر و به ویژه در ظهر آماده گردهافشانی هستند. گلها پس از باز شدن هرگز بسته نشده و گلبرگها چند روز پس از لقاح چروکیده شده و ریزش میکنند. پرچمها چند ساعت پس از باز شدن کامل شکوفهها گردههای خود را آزاد میکنند. براساس بررسیهای انجام شده یک زنبور عسل برای بازدید و لقاح ۱۰۰ شکوفه کافی است. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه روی ارقام مینیولاتانجلو، فاصله مناسب درختان تا کندو، ۳۰۰-۲۰۰ متر و برای هر ۲۵۰۰ مترمربع یک کندوی فعال توصیه شده است.
آزمایشهای مختلف پژوهشگران ضرورت پرواز زنبور را برای گردهافشانی تایید مینماید. با قرار دادن گلهای نارنگی درون قفس حاوی زنبور و بدون زنبور، مشاهده شد که میوه فقط در گلهایی که در معرض بازدید زنبور واقع بودند تشکیل شد. در بسیاری از ارقام و گونههای مختلف، کاهش قابل ملاحظه محصول (در لیموترش کاهش ۵/۴۲ درصدی) به دلیل عدم حضور زنبور گزارش شده است.
همه گلهای درختان به میوه تبدیل نمیشود. بر اساس مطالعات انجام شده روی لمون و پرتقال فقط ۵۰-۴۵ درصد گلها تبدیل به میوه میشوند. درصد قابل توجهای از میوهها در همان مراحل اولیه تشکیل ریزش مینمایند. بنابراین در لمونها فقط ۷ درصد، پرتقال بین ۵-۲ درصد بسته به رقم فرضاً در والنسیا ۵/۱ درصد، واشنگتن ناول ۴ درصد و لیموترش ۳/۶ درصد از جوانههای گل تبدیل به میوه خواهند شد.
درختان مرکبات در ۲۲-۱۰ سالگی به حداکثر توانایی تولید میوه میرسند. یک درخت سالم تعداد زیادی گل تولید میکند که در صورت تبدیل شدن همگی به میوه، درخت تحمل نگهداری آنها را از نظر فیزیکی نخواهد داشت. از مجموع جوانههایی که استراحت آنها سپری شده است ۴-۱ درصد تبدیل به میوه میشوند. اغلب درختان جوان در طی سال های اول تا سوم بعد از کاشت تولید گل میکنند. در بیشتر مواقع میوههای سالهای اول و دوم به منظور امکان نمو بیشتر درخت، باید حذف گردد. بنابراین با توجه به توضیحی که داده شد میزان رشد درخت و گسترش شاخ و برگها و بلوغ آنها به قبل از سال سوم مربوط میشود.
اصلاح مرکبات
درسالهای ۱۸۹۵-۱۸۹۴ بروز یخبندان شدید سبب خسارت هنگفتی به باغهای مرکبات فلوریدا درآمریکا شد. مرکز USDA که توسط سوئینگل و وبر به منظور مطالعه و بررسی انتخاب ارقام مقاوم به بیماریها تاسیس شده بود به پژوهش پیرامون ارقام مقاوم به سرما پرداخت. از سال ۱۹۲۴ دانشگاه فلوریدا برنامه اصلاح ارقام اسیدی را آغاز و از سال ۱۹۵۶ به انتخاب کلونهای نوسلار و نیز ارقام مقاوم به نماتد مبادرت ورزید. سایر کشورها نیز در زمینه اصلاح مرکبات پژوهش نمودهاند. در جاوه، توکسوپیوس در سال ۱۹۲۰ پیرامون انتخاب ارقام مقاوم به فیتوفترا و در همان سال آقای تورز در فیلیپین و در سال ۱۹۳۰ پژوهشگران شوروی سابق درباره تهیه ارقام مقاوم به سرما و همچنین زودرسی مطالعه و تحقیق نمودهاند.
اصلاح مرکبات در ایران با از بین رفتن مرکبات بذری در سال ۱۲۹۷ هجری، با استفاده از پیوند آغاز شد. با ورود ارقام اصلاح شده خارجی در رامسر و در سال ۱۳۰۹، نقطه عطفی در گسترش و شناخت ارقام خارجی بوجود آمد. بذر پونسیروس که گیاهی مقاوم به سرما و بیماریهای فیتوفترا است، به عنوان یک گیاه زینتی در سال ۱۳۲۹ وارد ایران شد و در سال ۱۳۳۹ در ایستگاه مرکبات رامسر کشت شد. در سال ۱۳۴۲ اکثر درختان مرکبات شمال کشور به علت کاهش دمای ناگهانی و سرمازدگی از بین رفتند. بعد از این رخداد، ۲۱ رقم مختلف تجارتی جدید در شمال و جنوب کشور مورد آزمایش قرار گرفت. روشهای دیگر اصلاح از قبیل دورگگیری، انتخاب و نگهداری جهشهای مطلوب، تهیه نهالهای نوسلار نیز در دو دهه گذشته در کشور ما رایج بوده است. روشهای اصلاح مرکبات به دو طریق جنسی و غیرجنسی(کلونال) در دنیا متدوال است.
از اهداف اصلاحی در مرکبات: مقاومت به سرما، آفات و بیماریها – بی خار بودن – مقاومت به شوری - بهبود کیفیت میوه – تنظیم زمان رسیدن – بالا بردن قابلیت انباری و پس از برداشت.
اهداف اصلاحی
اهداف اصلاحی درمرکبات بیشتر در ارتباط با پایه و پیوندک است. بسیاری از مسایل موجود در مرکبات که نیاز به رفع آنها از طریق روشهای اصلاحی است مشابه سایر درختان میوه است. به جز تعداد معدودی از مرکبات، غالب آنها با روش پیوند جوانه روی یک پایه مورد نظر رشد میکنند. پایهها تاثیر زیادی روی وضعیت پیوند از نظر ریختگرایی و مقاومت نسبی آن به انواع تنشها دارند. بنابراین برنامههای اصلاحی به طور عمده روی هر دو پایه و پیوندک صورت گرفته است.
اهداف اصلاحی پیوندک
وجود قدرت رشدی، طول عمر درخت، باردهی مطلوب و منظم از مشخصههای مهم در انتخاب نوع پیوندک به شمار میروند. به دلیل کاهش هزینههای برداشت، علاقه به کاهش ارتفاع درخت افزایش یافته است. به منظور ایجاد بخش پیوندی مطلوب صفاتی چون اندازه مناسب میوه، عطر
پارتنوکارپی (بخش دوم)
.: نظر شما در مورد این مطلب:. |
|
|