شرایط محیطی (بخش دوم)
header
تبلیغات

لطفا از سایت حمایت کنید

خرید ویژه بلک فرایدی از سایت دی جی کالا

$$$ تبلیغات در سایت نوین طیور$$$

$$$ طراحی نقشه هوادهی مرغداری $$$

اعضا

نام کاربری:
کلمه عبور:
سبد خرید
کانال نوین طیور

کانال نوین طیور

مقاله
تبلیغات

 

جستجوی گوگل
Google


در كل اينترنت
در اين سايت

جستجو
رهگیری سفارش
شناسه سفارش :

بازدید کننده
شروع شمارش: 1391-12-24
کل بازدید ها: 32555283
بازدید کننده: 31203916
بازدید های امروز: 5336
بازدید های دیروز: 30704
برچسب ها
شرایط محیطی (بخش دوم)

شرایط محیطی (بخش دوم)

ج) نور

درختان مرکبات به نور حساس هستند. درختانی که تحت شرایط شدت نوری بالا رشد می­کنند تولید شاخساره کمرنگ می­کنند در حالیکه درختان رشد یافته تحت شرایط سایه دارای برگ­های سبز تیره هستند. شرایط نیمه‌سایه تولید میوه­های با کیفیت بالا نموده ولی در مقابل سایه­دهی کامل تولید میوه با کیفیت پایین می­نماید.

 

د)باد

بادهای سرد رشد مرکبات را متوقف می­سازد. بادهای شدید موجب خسارت­های فیزیکی به درخت شده و منجر به شکستن شاخه­ها، پاره شدن برگ­ها، صدمه به قسمت­های انتهایی شاخه­ها و آسیب جدی به پوست میوه­ها می­شود. بادهای سرد در گلدهی و تشکیل میوه اثر می­گذارد اما بادهای گرم به‌ویژه همراه با رطوبت پایین خاک، موجب ریزش میوه­های نارس می­شود. هوای گرم و مرطوب مساعد توسعه بسیاری از بیماری­های قارچی است. بعلاوه اسپور قارچ­ها بوسیله بادهای گرم و شدید پراکنده شده و در نقاط مناسب شروع به آلودگی گسترده­ای می­نمایند.

 

ه) سرما

مفهوم فیزیولوژی سازگاری به سرما در مرکبات به عنوان یک مهم، در حد و اندازه سایر گیاهان مورد بررسی قرار گرفته است و اطلاعات در این زمینه محدود بوده و هنوز نتایجی که بدینوسیله بتوان تحمل به سرمای مرکبات را افزایش داد حاصل نشده است. لیکن به طورکلی پذیرفته شده که مراحل سازگاری به سرما بستگی زیادی به حرارت دارد. زمانیکه که گونه­های مرکبات در معرض دوره­های معینی از درجه­حرارت­های پایین و بدون یخ­زدگی (سازگاری سرد) قرار گیرند، سطح تحمل درخت نیز به نوسانات سرما افزایش می­یابد.

 

درختان مرکبات مقاوم به یخبندان نیستند و بعضی از گونه­ها و ارقام نسبت به برخی دیگر نسبت به یخبندان حساس­تر هستند. مسأله یخبندان هر چند سال یکبار در بسیاری از کشورهای مرکبات­خیز به باغ­های مرکبات آسیب وارد می­کند. به همین جهت یخبندان برای مرکبات یکی از بزرگترین مسائل محیطی است که موجب خسارت­های سنگین به تولیدکنندگان مرکبات می­شود. در ایران مشابه سایر کشورهای مرکبات خیز دیگر، در دو دهه گذشته با فواصل هر ۵-۴ سال باغ­های شمال و جنوب دچار صدمات سرمازدگی شده­اند. چنانچه ۲-۱ درجه سانتی­گراد بر مقاومت درختان مرکبات در برابر سرما افزوده شود آسیب اقتصادی یخبندان ۲۰- ۱۰ درصد کاهش خواهد یافت.

 

بافت­ها و اندام­های مختلف مرکبات در مواجه با یخبندان مقاومت یا حساسیت یکسانی نشان نمی­دهند. در شرایط کنترل شده، گل­ها حساس­ترین عضو محسوب شده و بافت­های چوبی مقاوم­ترین اندام­ها به یخبندان هستند. در بین مرکبات نارنگی­ها جزو مقاوم­ترین ارقام تجارتی مقاوم به سرما هستند. پرتقال، گریپ فروت، لیموها و لایم­ها به ترتیب در رده­های بعدی قرار دارند.

 

در طول دوره سرما، تغییرات عمده فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و متابولیکی چون بیان ژن و ساخت نسخه­های جدید پلی­پپتیدی رخ می­دهد. رابطه ویژه­ای میان پروتئین­های تحریک شده توسط سرما با میزان بقای گیاهان سرما دیده وجود دارد. این موضوع کمک می­کند تا بتوان با حداکثر نمودن بیان قابلیت­های ارثی و ژنتیکی، میزان تحمل به سرما را افزایش داد. شواهد بسیاری وجود دارد که نوعی عادت پذیری فتوسنتزی در دماهای پایین وجود دارد و این موضوع در ارتباط با افزایش در میزان آنزیم روبیسکو (ریبولوز ۱، ۵- فسفات کربوکسیلاز اکسیژناز) است. در مرکبات شواهدی است که نشان­دهنده تفاوت­های کمی و کیفی پروتئین­ها در ژنوتیپ­های مختلف در پاسخ به درجه­حرارت­های سرما است. به طورکلی در طول دوره­های سرما تغییراتی در فعالیت آنزیم فتوسنتزی روبیسکو و PEPcase رخ می­دهد. این نتایج نشان از نوعی تغییر شکل احتمالی پروتئین­ها در مرکبات، تحت شرایط دمای سرد می­دهد. تغییر در فعالیت آنزیم به دلیل تغییر در بیان فعالیت آنزیم یا در مقادیر پروتئین است.

 

علائم سرمازدگی و یا یخبندان به اشکال مختلف با توجه به نوع مرحله رشدی در گیاه مشاهده می­شود. در مراحل اولیه، برگ­ها متمایل به قهوه­ای تا تیره همراه با لهیدگی هستند. در ادامه، برگ­ها یا شاخه­ها بی­رنگ شده و در نهایت مرگ سرشاخه­ها و خشکیدگی آنها رخ می­دهد. افزایش گل­های نر و یا تأخیر در مراحل نمو گل نیز در اثر سرمازدگی ایجاد می­شود. عوامل متعددی در ایجاد مقاومت به یخبندان در گیاه تأثیر دارد که برخی از آن­ها ژنتیکی و بعضی جنبه فیزیولوژیک دارد.

 

قندها می­توانند نقش محافظ پروتئین­ها و غشاها را در شرایط سرمای سخت ایفا نمایند. هر چند که حتی در مقادیر بالا نیز به تنهایی نمی­تواند اثر سرمای سخت را کاهش دهد. تجمع قند در پوست گریپ­فروت­های فلوریدا نشان­دهنده نوعی واکنش مقاومت به سرمازدگی است. در این حالت نوعی افزایش در ترکیب پرولین و سکوآلن اپیدرمی رخ می­دهد. مکانیزم طبیعی ایجاد مقاومت به سرمازدگی در گریپ­فروت در طول ماه­های زمستان زمانیکه میانگین درجه­حرارت در سطح باغ به زیر ۱۰ درجه سانتی­گراد می­رسد شروع می­شود. افزایش در کاهش قندهای مشاهده شده در سلول­های فلاودو به طور خطی با کاهش در میزان ساکارز منطبق است. در بهار نوعی برگشت به ظرفیت مقاومت به سرمازدگی به دلیل افزایش در محتویات ساکارز ایجاد می­شود که جایگزین کاهش قندها می­شود. بررسی نوسانات محتویات ساکارز/کاهش قند در سلول­های فلاودو، نشان از تغییر در فعالیت اسید محلول اینورتاز داد. اینورتاز در طول زمستان افزایش یافته اما با شروع بهار کاهش یافته و ناپدید می­شود.

 

در بین پایه­های مرکبات، رافلمون حساس­ترین پایه در برابر سرما است. پرتقال، مقاومت متوسطی دارد، درحالیکه پایه­های نارنج و پونسیروس مقاومت زیادی در برابر سرما از خود نشان می­دهند. پایه­های پونسیروس و نارنگی در فصل سرد سال دارای یک مرحله خواب یا رکود هستند که این عکس­العمل، مقاومت به سرمای آنها را افزایش داده و کمتر در مواجه با سرما آسیب می­بینند. با توجه به احتمال وقوع سرمازدگی در ایران، استفاده از پایه پونسیروس و یا دورگ­های پونسیروس جهت پایه در مناطقی که خطر سرما جدی­تر است توصیه می­شود. استفاده از ارقام زودرس گونه­های پرتقال و نارنگی به ویژه در شمال ایران توصیه می­شود. در این حالت گیاه فرصت کافی داشته تا مکانیسم­های فیزیولوژیکی مقاومت به سرمای خود را در برابر سرما افزایش دهد.

 

و) زهکشی

درختان مرکبات به رطوبت کافی خاک در سراسر سال احتیاج دارند. در صورت بروز خشکی در زمستان یا تابستان و خشک شدن خاک،  ریشه­های درختان در جستجوی آب به قسمت­های پائین­تر خاک رشد می­کنند. این ریشه­ها از مجاری باریک خاک (معمولاً مسیر آب اضافی یا فاضلاب) به قسمت­های پایین خاک هدایت می‌شوند. در بعضی از مناطق سطح آب زیرزمینی به سطح خاک نزدیک بوده و یا اینکه به دلیل وجود لایه­های سختی از خاک، آب روی این لایه تجمع می­کند. تماس ریشه با این منطقه موجب فساد و یا توقف فعالیت­های آن می­شود. بنابراین زهکشی این زمین­ها ضروری بوده تا از قرارگیری و تماس با چنین آب­هایی جلوگیری به عمل آید. وجود زهکش ضعیف در خاک­های شور، تجمع بر در محلول خاک را افزایش می­دهد.

عوامل اصلی ضعف در زهکشی خاک، بالا بودن سفره آب زیرزمینی، فشردگی خاک، محتوای بالای رس خاک یا تغییر شدید در بافت خاک (وجود یک لایه شنی لومی در زیر یک لایه لوم­رسی یا وجود یک لایه سخت) است. هر خاکی که دارای چنین مشخصه­هایی باشد مناسب احداث باغ مرکبات نیست، مگر اینکه به میزان زیادی اصلاح شود. یکی از روش­های گسترش زهکشی خاک، کشت درختان در امتداد خط­الراس است. روش­های دیگر حفر کانال زهکش یا نصب لوله­ها یا سفال­های زهکشی است که باعث خروج آب اضافی از خاک باغ می­شوند. به طور کلی سطح سفره آب زیرزمینی نباید کمتر از یک متر از سطح خاک باشد.

 

سطح آب زیرزمینی در مناطق مرکبات­خیز شمال ایران با توجه به فصل و وضعیت باغ نوسان زیادی دارد. بافت خاک در این باغ­ها بین لوم رسی تا لوم شنی متغیر است و لایه نازکی از موادآلی در لایه سطحی خاک وجود دارد. باغ­هایی که قبلاً به کشت برنج اختصاص داشته است یک لایۀ سخت در عمق کم خاک به تدریج تشکیل شده است. بدلیل وجود چنین لایه­ای، رشد عمودی ریشۀ درختان متوقف شده و ریشه­ها بصورت جانبی و سطحی (درعمق کمتر از ۴۰ تا ۵۰ سانتی­متر) گسترش می­یابند. در چنین شرایطی، وقوع بارندگی­های شدید به مدت چند روز، غرقاب شدن باغ و یا ماندابی در خاک را در پی دارد. این حالت منجر به کمبود اکسیژن در خاک، خفگی و پوسیدگی ریشه­ها می­شود. این در حالی است که بر اساس تحقیقات انجام شده چنانچه ریشه­های درختان مرکبات در فصل رشد به مدت چهار روز یا بیشتر در حالت غرقاب بمانند، آسیب جدی خواهند دید. این آسیب­ها به شکل زردی و پژمردگی برگ، ریزش میوه و برگ و سرخشکیدگی بروز خواهد کرد.

 

در نواحی مرکبات­خیز مرکزی و جنوب ایران، تبخیر از سطح خاک زیاد ولی در مقابل بارندگی کم است. معمولاً هدایت الکتریکی (EC) خاک و آب آبیاری بالاست. از این­رو برای خارج کردن املاح از خاک ناحیه ریشه، لازم است باغ بیش از حد نیاز آبیاری شود. در باغاتی که سطح سفره آب زیر زمینی بالا نیست، فقدان زهکشی مناسب، باعث بالا آمدن سطح آب و شورشدن تدریجی آّب و خاک می­شود. هم­چنین در باغاتی که سفره آب زیرزمینی در عمق کمی از منطقه ریشه قرار دارد، آب با صعود مویینه به سطح خاک آمده و از آنجا تبخیر می‌شود. با تبخیر آب از خاک، املاح آن در خاک باقی مانده و باعث شور شدن خاک می­شود. در باغاتی که هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک از حدود ۵/۱ دسی­زیمنس بر متر بیشتر شود عملکرد محصول مرکبات شروع به کاهش می­کند.

 

ز) سایه‌اندازی و رقابت

فاصله بین درختان بستگی به عواملی چون نوع رقم و گونه مرکبات، نوع پایه و شرایط آب و هوایی، مساحت باغ و نوع مدیریت عملیات باغی که باغدار اعمال می­کند دارد. مثلاً چنانچه تولیدکننده از ماشین­آلات در باغ استفاده می­کند باید فاصله مناسب بین ردیف­ها جهت رفت و آمد ادوات، در زمان بلوغ درختان پیش­بینی نماید. به طورکلی در احداث باغ سعی می­شود درختان کوچک و پاکوتاه با تراکم بالا و درختان بلند و پر رشد با فاصله بیشتری کشت شوند.

 

انبوه شدن تاج درخت و یا فاصله نزدیک درختان به هم، باعث کمبود نور، کاهش سطح برگ و چوبی شدن شاخه­ها، قرار گرفتن میوه­ها در قسمت­های انتهایی تاج، کاهش عملکرد، کوچکی میوه و کاهش کیفیت ظاهری میوه می­شود. نور به طور بدیهی روی جوانه­دهی، گلدهی، میوه­نشینی، کیفیت میوه، رنگ و عملکرد تاثیر دارد. در قسمت­های جانبی درخت جائیکه میزان تراکم نور در آن کمتر از ۱۵ درصد است برگ و میوه به میزان کمتری تشکیل می­شود. سن و موقعیت جوانه­ها در روی تاج درخت، میزان واکنش آنها را به جوانه­دهی و گلدهی تحت تاثیر قرار می­دهد.

 

سایه‌اندازی سایر درختان بر روی سلامت و تولید محصول درختان مرکبات تأثیر می­گذارد. در زمانی که درختان مرکبات کشت می­شوند باید دقت نمود تا نور فراوان، امکان تنفس و فضای کافی برای درختان فراهم شود. از کشت گیاه و یا سایر درختان میوه در بین ردیف­ها و یا زیر درختان باید خودداری نمود. در صورتی که در کشت درختان زینتی و بادشکن فاصله مناسب از درختان باغ رعایت نشود در آینده محدودیت­های متعددی را در پی خواهد داشت. به عنوان نمونه با کشت درختان اکالیپتوس، ریشه آنها گاهی ۶۰- ۵۰ متر از هر سمت رشد نموده که هم مانع بزرگی برای توسعه ریشه مرکبات مجاور بوده و هم با جذب آب و موادغذایی اطراف، سهم کمتری از مواد غذایی به درختان مرکبات می­رسد. از طرف دیگر، درختان زینتی و بادشکن به دلیل داشتن ارتفاع زیاد و شاخه­های پراکنده، در سلامتی، توانایی رشد و فعالیت­های زایشی مرکبات کشت شده در اطراف تأثیر می­گذارد. نور و گرما دو عامل اساسی در موفقیت رشد و تولید محصول مطلوب است. میوه­هایی که در شرایط سایه رشد می­کنند از نظر اندازه کوچک بوده، رنگ­گیری نامناسب داشته و فاقد عطر است. معمولاً گسترش بیماری­های قارچی در مناطقی که تراکم درختان زیاد بوده و یا اینکه فاصله کافی بین درختان سایه­انداز و مرکبات رعایت نشده باشد زیاد است.  این عارضه در مناطق خنک و پرباران، خصوصاً در صورت وجود یک دوره کوتاه خشکی بعد از بارندگی و یا تحت شرایط مرطوب تابستان، به دلیل رکود و عدم جابجایی هوای بین درختان شدت می‌یابد.

 

ح) محل کاشت

آغاز مرحله کاشت درخت با جمع­آوری اطلاعات اساسی درباره موقعیت مکانی، نوع زمین، مشخصات خاک، آب و هوا، قابلیت دسترسی به آب آبیاری و حمل و نقل، نزدیکی به مراکز بسته­بندی یا فرآوری و هزینه­های خرید زمین و تجهیزات شروع می­شود. تعیین نوع فعالیت­های کشاورزی موجود در آن منطقه و قابلیت دسترسی به بازار بسیار مهم هستند. کسب اطلاعات در این زمینه قبل از هر گونه اقدام جهت احداث باغ ضروری است. در مناطق نیمه­گرمسیر که احتمال وقوع یخبندان وجود دارد، اطلاعات دمایی باید شامل یک دوره طولانی از سال‌های گذشته باشد.

 

ط)  اندازه درخت

اندازه مناسب درخت یعنی داشتن اندازه­ای با حداکثر عملکرد، مناسب جهت عملیات­هایی چون برداشت میوه توسط کارگر، تنک کردن، هرس کردن، کاربرد تیمار­های مختلف روی درخت، داشتن حداکثر کیفیت و کمیت میوه و در آخر نفوذپذیری مناسب به نور است. چگونگی رشد درختان مرکبات از نظر ارتفاع و پخش شدن شاخه­ها تابعی از ساختار ژنتیکی ارقام و گونه­ها است. از طرف دیگر اندازه درخت تحت تأثیر پایه نیز قرار دارد. برای نمونه، پرتقال روی پایه نارنج دارای اسکلت بزرگتری نسبت به حالت پیوند روی پایه پونسیروس خواهد بود. در شرایط مطلوب درختان پرتقال، لیمو و گریپ­فروت تا ارتفاع ۶- ۵ متر رشد می­کنند درحالیکه کامکوات‌ها ارتفاع بیش از ۳-۲ متر نخواهند داشت. حال چنان­چه این درختان در کنار دیوار و یا حصار توری    و ... کشت شوند، امکان رشد کافی و در نتیجه برداشت محصول مناسب را نباید انتظار داشت. انتخاب محل کاشت و یا زمین مناسب حائز اهمیت است. در بعضی مناطق ایران نظیر زمین­های شمال، وجود لایه سخت‌رسی و عمیق موجب می­شود، درختان کشت شده از سال­های چهارم یا پنجم که در واقع آغاز دوران باردهی اقتصادی آنها محسوب می­شود دچار انحطاط شدید در رشد و نمو گردند. در این درختان، عوارضی چون تولید برگ­های کوچک، زرد شدن برگ­ها، کاهش رشد طولی و توسعه شاخه­ها، کوچک ماندن میوه و ریزش آنها و بالاخره خالی شدن سرشاخه­ها از برگ و میوه بوجود خواهد آمد. عوارض اشاره شده در مواقعی که مرکبات در گلدان نگهداری می­شود، بیشتر رخ می­دهد. بنابراین برای پرورش مرکبات در گلدان توصیه می­شود به انتخاب ارقام مناسب و خیلی پاکوتاه نظیر کامکوات و کالاموندین مبادرت گردد.

 

نارنج سه برگ فلائینگ دراگون پاکوتاه­ترین و نیمه پاکوتاه­ترین پایه جهت مرکبات است که در کشور اسپانیا بدست آمده است ولی هنوز استفاده از آن گسترش نیافته و خیلی محدود است. تلاش­هایی جهت استفاده از مواد تنظیم­کننده رشد به منظور کاهش رشد رویشی و نوسانات میوه­دهی در شرایط رشد رویشی زیاد انجام شده است. بطور مثال جهت کنترل جوانه­های نرک روی تنه پایه­ها از ۱۵/۱ درصد اسید نفتالین استیک استفاده شده است.

 

ی) خاک مناسب

انتخاب مناسب­ترین خاک موجب فراهم کردن بهترین شرایط جذب آب، مواد غذایی و وضعیت فیزیکی مرکبات خواهد شد. امکان کاشت مرکبات در خاک­های شنی، شنی لومی و لوم (معمولاً دارای مواد آلی کافی بوده و امکان زهکشی را میسر می­سازد) وجود دارد. در این خاک­ها عمل تهویه به‌خوبی صورت می­گیرد. بعلاوه حاصلخیزی نسبتاً خوبی داشته و به ندرت از آب اشباع می­شوند. عمیق بودن خاک­های شنی باعث ایجاد شرایطی برای ریشه درخت می­شود که درخت قادر است سیستم ریشه خود را بیش از دو متر در خاک گسترده و پراکنده نماید. در خاک­های شنی لومی و لوم، حجم خاک نفوذپذیر که ریشه در آن گسترده می­شود کاسته می­شود. خاک­های لوم در معرض خطر اشباع آب و محدودیت تهویه قرار دارند. بنابراین نقش مدیریت آبیاری و برنامه زهکشی در این مواقع پررنگ­تر به نظر می­رسد. به طورکلی خاک­های سنگین و رسی برای مرکبات مناسب نبوده و سیستم ریشه در یک فضای بسیار محدود پراکنده می­شود. زهکشی در این خاک­ها بسیار ضعیف بوده و تهویه به خوبی صورت نگرفته در نتیجه خاک اشباع از آب باقی می­ماند. در چنین خاک­هایی باید حداقل حجمی معادل یک متر مکعب از خاک اصلاح شود و برای خروج آب­های اضافی از خاک نیز تدابیر لازم اندیشیده شود.

 

به طور کلی چهار روش اصلی جهت حفظ و بهبود ساختمان خاک پیشنهاد شده است. اول: از تراکم کشت در خاک بایستی کاست. دوم: نگهداری و افزایش مواد آلی خاک  سوم: افزودن مواد گچی و آهکی به خاک در صورت نیاز و در روش چهارم، بازسازی مکانیکی خاک است. موارد اول و دوم اصولاً جهت حفظ ساختمان خوب خاک به کار می­رود در حالیکه موارد سه و چهار به منظور بهبود خاک­های فقیر و ضعیف کاربرد دارند.

 

ک) pH خاک

pH خاک شاخص وضعیت خاک از نظر میزان اسیدی یا قلیایی بودن است. هر واحد pH که کم یا زیاد می­شود به معنی آن است که خاک معادل ده مرتبه اسیدی یا قلیایی می­شود. مثلاً مفهوم خاک با pH حدود یک این است که ده مرتبه از خاک با ۲=pH اسیدی­تر است. مرکبات قادر به رشد در دامنه وسیعی از خاک­ها و اقلیم­ها هستند. مطلوبترین pH برای مرکبات بین ۵/۵ تا ۵/۷ است. مرکبات به pH بالا حساس بوده و به سرعت در ناحیه رشد ریشه­ها تجمع نمک رخ داده و باعث ایجاد خاک شور- قلیا می­شوند که مرکبات رشد خوبی در این نوع خاک­ها ندارند.

 

در pH های کمتر از پنج، مسمومیت آلومینیومی و منگنزی در ریشه مرکبات رخ می­دهد. هم­چنین در این شرایط کمبود عناصری چون کلسیم، منیزیم، فسفر (به سهولت توسط ذرات خاک تثبیت می­شود) و مولیبدون مشاهده می­شود. معمولاً باید سعی نمود از کاربرد زیاد کود سولفات آمونیوم در چنین مواقعی اجتناب نمود چون اسیدی شدن خاک را در پی دارد. در مقابل در خاک­های قلیایی کمبود عناصر ریز مغذی چون آهن، منگنز، مس و روی مشاهده می­شود. محلول­پاشی برگی این عناصر، می­تواند شدت این کمبود را کاهش دهد.

 

مصرف نمک خنثی یا سولفات کلسیم برای اصلاح ساختمان خاک­های سنگین مفید خواهد بود. خاک­های رسی در حالت مرطوب چسبندگی زیادی داشته در صورتی­که با خشک شدن بسیار سخت می­شوند. سولفات کلسیم به دو صورت کوتاه مدت و بلند مدت روی ساختمان خاک تاثیر می­گذارد. در کوتاه مدت، بعد از حل شدن در آب باران یا آبیاری، سبب کاهش آماس خاک­های رسی و پراکندگی ذرات آنها می­شود. با مصرف سولفات کلسیم در بلند مدت، یون سدیم موجود در ذرات رس این خاکها با کلسیم تعویض شده و ذرات چسبنده رس به صورت توده­های کوچک مجزا از یکدیگر درمی­آیند.

 

در خاک­هایی که ذرات خاک می­توانند از هم جدا شوند عناصر مضری مثل سدیم، بر و کلرید را به سمت بیرون می­فرستند. تشکیل عناصر سولفور و کلسیم برای رشد گیاه ضروری است. معمولاً یک کیلوگرم سولفات کلسیم در هر متر مربع، خاک را اصلاح می­کند. وجود سنگ آهک طبیعی در بعضی خاک­ها، اثراتی روی درختان مرکبات بر حسب میزان غلظت، ایجاد می­کند. این مسئله در برخی اراضی جنوبی و در pH های ۹ و یا حتی ۱۰ مشاهده می­شود. در بیشتر اراضی، آهک در قسمت عمیق­تر خاک قرار دارد. کمبود آهن عارضه ایست که در این قبیل خاک­ها همواره مشاهده می­شود. در خاک­های آهکی معمولاً کلروز (بویژه در برخی از پایه­ها چون نارنج سه­برگ) و زردی پیشرفته درختان نیز مشاهده می­شود.

 

بسیاری از باغ­های مرکبات شمال کشور خصوصاً در ناحیه تنکابن دارای خاک­های اسیدی هستند. این در حالی است که مرکبات به اسیدیته خاک حساس بوده و اسیدیته کمتر از ۵ مضر است. در تحقیقی اثر آهک در بالابردن pH خاک جهت اصلاح و حاصلخیزی خاک و هم­چنین تاثیر آن روی ویژگی­های کمی و کیفی میوه درختان پرتقال خونی و نارنگی یونسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آهک موجب افزایش pH هر دو خاک سطحی و عمقی شد. چنانچه pH خاک قبل از کاربرد آهک کمتر از ۵/۵ باشد می­توان مقدار ۹-۳ کیلوگرم آهک در سایه­انداز درخت و در خاک زیرین و سطحی بکار برد. قابل توجه اینکه همراه آهک بایستی از یک منبع حل پذیر منیزیم (سولفات منیزیم) نیز استفاده نمود. چون افزایش کلسیم در خاک در تقابل با عناصر پتاسیم و منیزیم بوده و جذب آنها را کاهش می­دهد.

شرایط محیطی (بخش سوم)


       .: نظر شما در مورد این مطلب:.
نام *:
 ایمیل :  
نظر شما *
لطفا حاصل عبارت را در باکس زیر وارد نمایید : *
32
به علاوه
38
=
     
به novintiur.ir امتیاز دهید :
با تشکر از حمایت شما