ج) نور
درختان مرکبات به نور حساس هستند. درختانی که تحت شرایط شدت نوری بالا رشد میکنند تولید شاخساره کمرنگ میکنند در حالیکه درختان رشد یافته تحت شرایط سایه دارای برگهای سبز تیره هستند. شرایط نیمهسایه تولید میوههای با کیفیت بالا نموده ولی در مقابل سایهدهی کامل تولید میوه با کیفیت پایین مینماید.
د)باد
بادهای سرد رشد مرکبات را متوقف میسازد. بادهای شدید موجب خسارتهای فیزیکی به درخت شده و منجر به شکستن شاخهها، پاره شدن برگها، صدمه به قسمتهای انتهایی شاخهها و آسیب جدی به پوست میوهها میشود. بادهای سرد در گلدهی و تشکیل میوه اثر میگذارد اما بادهای گرم بهویژه همراه با رطوبت پایین خاک، موجب ریزش میوههای نارس میشود. هوای گرم و مرطوب مساعد توسعه بسیاری از بیماریهای قارچی است. بعلاوه اسپور قارچها بوسیله بادهای گرم و شدید پراکنده شده و در نقاط مناسب شروع به آلودگی گستردهای مینمایند.
ه) سرما
مفهوم فیزیولوژی سازگاری به سرما در مرکبات به عنوان یک مهم، در حد و اندازه سایر گیاهان مورد بررسی قرار گرفته است و اطلاعات در این زمینه محدود بوده و هنوز نتایجی که بدینوسیله بتوان تحمل به سرمای مرکبات را افزایش داد حاصل نشده است. لیکن به طورکلی پذیرفته شده که مراحل سازگاری به سرما بستگی زیادی به حرارت دارد. زمانیکه که گونههای مرکبات در معرض دورههای معینی از درجهحرارتهای پایین و بدون یخزدگی (سازگاری سرد) قرار گیرند، سطح تحمل درخت نیز به نوسانات سرما افزایش مییابد.
درختان مرکبات مقاوم به یخبندان نیستند و بعضی از گونهها و ارقام نسبت به برخی دیگر نسبت به یخبندان حساستر هستند. مسأله یخبندان هر چند سال یکبار در بسیاری از کشورهای مرکباتخیز به باغهای مرکبات آسیب وارد میکند. به همین جهت یخبندان برای مرکبات یکی از بزرگترین مسائل محیطی است که موجب خسارتهای سنگین به تولیدکنندگان مرکبات میشود. در ایران مشابه سایر کشورهای مرکبات خیز دیگر، در دو دهه گذشته با فواصل هر ۵-۴ سال باغهای شمال و جنوب دچار صدمات سرمازدگی شدهاند. چنانچه ۲-۱ درجه سانتیگراد بر مقاومت درختان مرکبات در برابر سرما افزوده شود آسیب اقتصادی یخبندان ۲۰- ۱۰ درصد کاهش خواهد یافت.
بافتها و اندامهای مختلف مرکبات در مواجه با یخبندان مقاومت یا حساسیت یکسانی نشان نمیدهند. در شرایط کنترل شده، گلها حساسترین عضو محسوب شده و بافتهای چوبی مقاومترین اندامها به یخبندان هستند. در بین مرکبات نارنگیها جزو مقاومترین ارقام تجارتی مقاوم به سرما هستند. پرتقال، گریپ فروت، لیموها و لایمها به ترتیب در ردههای بعدی قرار دارند.
در طول دوره سرما، تغییرات عمده فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و متابولیکی چون بیان ژن و ساخت نسخههای جدید پلیپپتیدی رخ میدهد. رابطه ویژهای میان پروتئینهای تحریک شده توسط سرما با میزان بقای گیاهان سرما دیده وجود دارد. این موضوع کمک میکند تا بتوان با حداکثر نمودن بیان قابلیتهای ارثی و ژنتیکی، میزان تحمل به سرما را افزایش داد. شواهد بسیاری وجود دارد که نوعی عادت پذیری فتوسنتزی در دماهای پایین وجود دارد و این موضوع در ارتباط با افزایش در میزان آنزیم روبیسکو (ریبولوز ۱، ۵- فسفات کربوکسیلاز اکسیژناز) است. در مرکبات شواهدی است که نشاندهنده تفاوتهای کمی و کیفی پروتئینها در ژنوتیپهای مختلف در پاسخ به درجهحرارتهای سرما است. به طورکلی در طول دورههای سرما تغییراتی در فعالیت آنزیم فتوسنتزی روبیسکو و PEPcase رخ میدهد. این نتایج نشان از نوعی تغییر شکل احتمالی پروتئینها در مرکبات، تحت شرایط دمای سرد میدهد. تغییر در فعالیت آنزیم به دلیل تغییر در بیان فعالیت آنزیم یا در مقادیر پروتئین است.
علائم سرمازدگی و یا یخبندان به اشکال مختلف با توجه به نوع مرحله رشدی در گیاه مشاهده میشود. در مراحل اولیه، برگها متمایل به قهوهای تا تیره همراه با لهیدگی هستند. در ادامه، برگها یا شاخهها بیرنگ شده و در نهایت مرگ سرشاخهها و خشکیدگی آنها رخ میدهد. افزایش گلهای نر و یا تأخیر در مراحل نمو گل نیز در اثر سرمازدگی ایجاد میشود. عوامل متعددی در ایجاد مقاومت به یخبندان در گیاه تأثیر دارد که برخی از آنها ژنتیکی و بعضی جنبه فیزیولوژیک دارد.
قندها میتوانند نقش محافظ پروتئینها و غشاها را در شرایط سرمای سخت ایفا نمایند. هر چند که حتی در مقادیر بالا نیز به تنهایی نمیتواند اثر سرمای سخت را کاهش دهد. تجمع قند در پوست گریپفروتهای فلوریدا نشاندهنده نوعی واکنش مقاومت به سرمازدگی است. در این حالت نوعی افزایش در ترکیب پرولین و سکوآلن اپیدرمی رخ میدهد. مکانیزم طبیعی ایجاد مقاومت به سرمازدگی در گریپفروت در طول ماههای زمستان زمانیکه میانگین درجهحرارت در سطح باغ به زیر ۱۰ درجه سانتیگراد میرسد شروع میشود. افزایش در کاهش قندهای مشاهده شده در سلولهای فلاودو به طور خطی با کاهش در میزان ساکارز منطبق است. در بهار نوعی برگشت به ظرفیت مقاومت به سرمازدگی به دلیل افزایش در محتویات ساکارز ایجاد میشود که جایگزین کاهش قندها میشود. بررسی نوسانات محتویات ساکارز/کاهش قند در سلولهای فلاودو، نشان از تغییر در فعالیت اسید محلول اینورتاز داد. اینورتاز در طول زمستان افزایش یافته اما با شروع بهار کاهش یافته و ناپدید میشود.
در بین پایههای مرکبات، رافلمون حساسترین پایه در برابر سرما است. پرتقال، مقاومت متوسطی دارد، درحالیکه پایههای نارنج و پونسیروس مقاومت زیادی در برابر سرما از خود نشان میدهند. پایههای پونسیروس و نارنگی در فصل سرد سال دارای یک مرحله خواب یا رکود هستند که این عکسالعمل، مقاومت به سرمای آنها را افزایش داده و کمتر در مواجه با سرما آسیب میبینند. با توجه به احتمال وقوع سرمازدگی در ایران، استفاده از پایه پونسیروس و یا دورگهای پونسیروس جهت پایه در مناطقی که خطر سرما جدیتر است توصیه میشود. استفاده از ارقام زودرس گونههای پرتقال و نارنگی به ویژه در شمال ایران توصیه میشود. در این حالت گیاه فرصت کافی داشته تا مکانیسمهای فیزیولوژیکی مقاومت به سرمای خود را در برابر سرما افزایش دهد.
و) زهکشی
درختان مرکبات به رطوبت کافی خاک در سراسر سال احتیاج دارند. در صورت بروز خشکی در زمستان یا تابستان و خشک شدن خاک، ریشههای درختان در جستجوی آب به قسمتهای پائینتر خاک رشد میکنند. این ریشهها از مجاری باریک خاک (معمولاً مسیر آب اضافی یا فاضلاب) به قسمتهای پایین خاک هدایت میشوند. در بعضی از مناطق سطح آب زیرزمینی به سطح خاک نزدیک بوده و یا اینکه به دلیل وجود لایههای سختی از خاک، آب روی این لایه تجمع میکند. تماس ریشه با این منطقه موجب فساد و یا توقف فعالیتهای آن میشود. بنابراین زهکشی این زمینها ضروری بوده تا از قرارگیری و تماس با چنین آبهایی جلوگیری به عمل آید. وجود زهکش ضعیف در خاکهای شور، تجمع بر در محلول خاک را افزایش میدهد.
عوامل اصلی ضعف در زهکشی خاک، بالا بودن سفره آب زیرزمینی، فشردگی خاک، محتوای بالای رس خاک یا تغییر شدید در بافت خاک (وجود یک لایه شنی لومی در زیر یک لایه لومرسی یا وجود یک لایه سخت) است. هر خاکی که دارای چنین مشخصههایی باشد مناسب احداث باغ مرکبات نیست، مگر اینکه به میزان زیادی اصلاح شود. یکی از روشهای گسترش زهکشی خاک، کشت درختان در امتداد خطالراس است. روشهای دیگر حفر کانال زهکش یا نصب لولهها یا سفالهای زهکشی است که باعث خروج آب اضافی از خاک باغ میشوند. به طور کلی سطح سفره آب زیرزمینی نباید کمتر از یک متر از سطح خاک باشد.
سطح آب زیرزمینی در مناطق مرکباتخیز شمال ایران با توجه به فصل و وضعیت باغ نوسان زیادی دارد. بافت خاک در این باغها بین لوم رسی تا لوم شنی متغیر است و لایه نازکی از موادآلی در لایه سطحی خاک وجود دارد. باغهایی که قبلاً به کشت برنج اختصاص داشته است یک لایۀ سخت در عمق کم خاک به تدریج تشکیل شده است. بدلیل وجود چنین لایهای، رشد عمودی ریشۀ درختان متوقف شده و ریشهها بصورت جانبی و سطحی (درعمق کمتر از ۴۰ تا ۵۰ سانتیمتر) گسترش مییابند. در چنین شرایطی، وقوع بارندگیهای شدید به مدت چند روز، غرقاب شدن باغ و یا ماندابی در خاک را در پی دارد. این حالت منجر به کمبود اکسیژن در خاک، خفگی و پوسیدگی ریشهها میشود. این در حالی است که بر اساس تحقیقات انجام شده چنانچه ریشههای درختان مرکبات در فصل رشد به مدت چهار روز یا بیشتر در حالت غرقاب بمانند، آسیب جدی خواهند دید. این آسیبها به شکل زردی و پژمردگی برگ، ریزش میوه و برگ و سرخشکیدگی بروز خواهد کرد.
در نواحی مرکباتخیز مرکزی و جنوب ایران، تبخیر از سطح خاک زیاد ولی در مقابل بارندگی کم است. معمولاً هدایت الکتریکی (EC) خاک و آب آبیاری بالاست. از اینرو برای خارج کردن املاح از خاک ناحیه ریشه، لازم است باغ بیش از حد نیاز آبیاری شود. در باغاتی که سطح سفره آب زیر زمینی بالا نیست، فقدان زهکشی مناسب، باعث بالا آمدن سطح آب و شورشدن تدریجی آّب و خاک میشود. همچنین در باغاتی که سفره آب زیرزمینی در عمق کمی از منطقه ریشه قرار دارد، آب با صعود مویینه به سطح خاک آمده و از آنجا تبخیر میشود. با تبخیر آب از خاک، املاح آن در خاک باقی مانده و باعث شور شدن خاک میشود. در باغاتی که هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک از حدود ۵/۱ دسیزیمنس بر متر بیشتر شود عملکرد محصول مرکبات شروع به کاهش میکند.
ز) سایهاندازی و رقابت
فاصله بین درختان بستگی به عواملی چون نوع رقم و گونه مرکبات، نوع پایه و شرایط آب و هوایی، مساحت باغ و نوع مدیریت عملیات باغی که باغدار اعمال میکند دارد. مثلاً چنانچه تولیدکننده از ماشینآلات در باغ استفاده میکند باید فاصله مناسب بین ردیفها جهت رفت و آمد ادوات، در زمان بلوغ درختان پیشبینی نماید. به طورکلی در احداث باغ سعی میشود درختان کوچک و پاکوتاه با تراکم بالا و درختان بلند و پر رشد با فاصله بیشتری کشت شوند.
انبوه شدن تاج درخت و یا فاصله نزدیک درختان به هم، باعث کمبود نور، کاهش سطح برگ و چوبی شدن شاخهها، قرار گرفتن میوهها در قسمتهای انتهایی تاج، کاهش عملکرد، کوچکی میوه و کاهش کیفیت ظاهری میوه میشود. نور به طور بدیهی روی جوانهدهی، گلدهی، میوهنشینی، کیفیت میوه، رنگ و عملکرد تاثیر دارد. در قسمتهای جانبی درخت جائیکه میزان تراکم نور در آن کمتر از ۱۵ درصد است برگ و میوه به میزان کمتری تشکیل میشود. سن و موقعیت جوانهها در روی تاج درخت، میزان واکنش آنها را به جوانهدهی و گلدهی تحت تاثیر قرار میدهد.
سایهاندازی سایر درختان بر روی سلامت و تولید محصول درختان مرکبات تأثیر میگذارد. در زمانی که درختان مرکبات کشت میشوند باید دقت نمود تا نور فراوان، امکان تنفس و فضای کافی برای درختان فراهم شود. از کشت گیاه و یا سایر درختان میوه در بین ردیفها و یا زیر درختان باید خودداری نمود. در صورتی که در کشت درختان زینتی و بادشکن فاصله مناسب از درختان باغ رعایت نشود در آینده محدودیتهای متعددی را در پی خواهد داشت. به عنوان نمونه با کشت درختان اکالیپتوس، ریشه آنها گاهی ۶۰- ۵۰ متر از هر سمت رشد نموده که هم مانع بزرگی برای توسعه ریشه مرکبات مجاور بوده و هم با جذب آب و موادغذایی اطراف، سهم کمتری از مواد غذایی به درختان مرکبات میرسد. از طرف دیگر، درختان زینتی و بادشکن به دلیل داشتن ارتفاع زیاد و شاخههای پراکنده، در سلامتی، توانایی رشد و فعالیتهای زایشی مرکبات کشت شده در اطراف تأثیر میگذارد. نور و گرما دو عامل اساسی در موفقیت رشد و تولید محصول مطلوب است. میوههایی که در شرایط سایه رشد میکنند از نظر اندازه کوچک بوده، رنگگیری نامناسب داشته و فاقد عطر است. معمولاً گسترش بیماریهای قارچی در مناطقی که تراکم درختان زیاد بوده و یا اینکه فاصله کافی بین درختان سایهانداز و مرکبات رعایت نشده باشد زیاد است. این عارضه در مناطق خنک و پرباران، خصوصاً در صورت وجود یک دوره کوتاه خشکی بعد از بارندگی و یا تحت شرایط مرطوب تابستان، به دلیل رکود و عدم جابجایی هوای بین درختان شدت مییابد.
ح) محل کاشت
آغاز مرحله کاشت درخت با جمعآوری اطلاعات اساسی درباره موقعیت مکانی، نوع زمین، مشخصات خاک، آب و هوا، قابلیت دسترسی به آب آبیاری و حمل و نقل، نزدیکی به مراکز بستهبندی یا فرآوری و هزینههای خرید زمین و تجهیزات شروع میشود. تعیین نوع فعالیتهای کشاورزی موجود در آن منطقه و قابلیت دسترسی به بازار بسیار مهم هستند. کسب اطلاعات در این زمینه قبل از هر گونه اقدام جهت احداث باغ ضروری است. در مناطق نیمهگرمسیر که احتمال وقوع یخبندان وجود دارد، اطلاعات دمایی باید شامل یک دوره طولانی از سالهای گذشته باشد.
ط) اندازه درخت
اندازه مناسب درخت یعنی داشتن اندازهای با حداکثر عملکرد، مناسب جهت عملیاتهایی چون برداشت میوه توسط کارگر، تنک کردن، هرس کردن، کاربرد تیمارهای مختلف روی درخت، داشتن حداکثر کیفیت و کمیت میوه و در آخر نفوذپذیری مناسب به نور است. چگونگی رشد درختان مرکبات از نظر ارتفاع و پخش شدن شاخهها تابعی از ساختار ژنتیکی ارقام و گونهها است. از طرف دیگر اندازه درخت تحت تأثیر پایه نیز قرار دارد. برای نمونه، پرتقال روی پایه نارنج دارای اسکلت بزرگتری نسبت به حالت پیوند روی پایه پونسیروس خواهد بود. در شرایط مطلوب درختان پرتقال، لیمو و گریپفروت تا ارتفاع ۶- ۵ متر رشد میکنند درحالیکه کامکواتها ارتفاع بیش از ۳-۲ متر نخواهند داشت. حال چنانچه این درختان در کنار دیوار و یا حصار توری و ... کشت شوند، امکان رشد کافی و در نتیجه برداشت محصول مناسب را نباید انتظار داشت. انتخاب محل کاشت و یا زمین مناسب حائز اهمیت است. در بعضی مناطق ایران نظیر زمینهای شمال، وجود لایه سخترسی و عمیق موجب میشود، درختان کشت شده از سالهای چهارم یا پنجم که در واقع آغاز دوران باردهی اقتصادی آنها محسوب میشود دچار انحطاط شدید در رشد و نمو گردند. در این درختان، عوارضی چون تولید برگهای کوچک، زرد شدن برگها، کاهش رشد طولی و توسعه شاخهها، کوچک ماندن میوه و ریزش آنها و بالاخره خالی شدن سرشاخهها از برگ و میوه بوجود خواهد آمد. عوارض اشاره شده در مواقعی که مرکبات در گلدان نگهداری میشود، بیشتر رخ میدهد. بنابراین برای پرورش مرکبات در گلدان توصیه میشود به انتخاب ارقام مناسب و خیلی پاکوتاه نظیر کامکوات و کالاموندین مبادرت گردد.
نارنج سه برگ فلائینگ دراگون پاکوتاهترین و نیمه پاکوتاهترین پایه جهت مرکبات است که در کشور اسپانیا بدست آمده است ولی هنوز استفاده از آن گسترش نیافته و خیلی محدود است. تلاشهایی جهت استفاده از مواد تنظیمکننده رشد به منظور کاهش رشد رویشی و نوسانات میوهدهی در شرایط رشد رویشی زیاد انجام شده است. بطور مثال جهت کنترل جوانههای نرک روی تنه پایهها از ۱۵/۱ درصد اسید نفتالین استیک استفاده شده است.
ی) خاک مناسب
انتخاب مناسبترین خاک موجب فراهم کردن بهترین شرایط جذب آب، مواد غذایی و وضعیت فیزیکی مرکبات خواهد شد. امکان کاشت مرکبات در خاکهای شنی، شنی لومی و لوم (معمولاً دارای مواد آلی کافی بوده و امکان زهکشی را میسر میسازد) وجود دارد. در این خاکها عمل تهویه بهخوبی صورت میگیرد. بعلاوه حاصلخیزی نسبتاً خوبی داشته و به ندرت از آب اشباع میشوند. عمیق بودن خاکهای شنی باعث ایجاد شرایطی برای ریشه درخت میشود که درخت قادر است سیستم ریشه خود را بیش از دو متر در خاک گسترده و پراکنده نماید. در خاکهای شنی لومی و لوم، حجم خاک نفوذپذیر که ریشه در آن گسترده میشود کاسته میشود. خاکهای لوم در معرض خطر اشباع آب و محدودیت تهویه قرار دارند. بنابراین نقش مدیریت آبیاری و برنامه زهکشی در این مواقع پررنگتر به نظر میرسد. به طورکلی خاکهای سنگین و رسی برای مرکبات مناسب نبوده و سیستم ریشه در یک فضای بسیار محدود پراکنده میشود. زهکشی در این خاکها بسیار ضعیف بوده و تهویه به خوبی صورت نگرفته در نتیجه خاک اشباع از آب باقی میماند. در چنین خاکهایی باید حداقل حجمی معادل یک متر مکعب از خاک اصلاح شود و برای خروج آبهای اضافی از خاک نیز تدابیر لازم اندیشیده شود.
به طور کلی چهار روش اصلی جهت حفظ و بهبود ساختمان خاک پیشنهاد شده است. اول: از تراکم کشت در خاک بایستی کاست. دوم: نگهداری و افزایش مواد آلی خاک سوم: افزودن مواد گچی و آهکی به خاک در صورت نیاز و در روش چهارم، بازسازی مکانیکی خاک است. موارد اول و دوم اصولاً جهت حفظ ساختمان خوب خاک به کار میرود در حالیکه موارد سه و چهار به منظور بهبود خاکهای فقیر و ضعیف کاربرد دارند.
ک) pH خاک
pH خاک شاخص وضعیت خاک از نظر میزان اسیدی یا قلیایی بودن است. هر واحد pH که کم یا زیاد میشود به معنی آن است که خاک معادل ده مرتبه اسیدی یا قلیایی میشود. مثلاً مفهوم خاک با pH حدود یک این است که ده مرتبه از خاک با ۲=pH اسیدیتر است. مرکبات قادر به رشد در دامنه وسیعی از خاکها و اقلیمها هستند. مطلوبترین pH برای مرکبات بین ۵/۵ تا ۵/۷ است. مرکبات به pH بالا حساس بوده و به سرعت در ناحیه رشد ریشهها تجمع نمک رخ داده و باعث ایجاد خاک شور- قلیا میشوند که مرکبات رشد خوبی در این نوع خاکها ندارند.
در pH های کمتر از پنج، مسمومیت آلومینیومی و منگنزی در ریشه مرکبات رخ میدهد. همچنین در این شرایط کمبود عناصری چون کلسیم، منیزیم، فسفر (به سهولت توسط ذرات خاک تثبیت میشود) و مولیبدون مشاهده میشود. معمولاً باید سعی نمود از کاربرد زیاد کود سولفات آمونیوم در چنین مواقعی اجتناب نمود چون اسیدی شدن خاک را در پی دارد. در مقابل در خاکهای قلیایی کمبود عناصر ریز مغذی چون آهن، منگنز، مس و روی مشاهده میشود. محلولپاشی برگی این عناصر، میتواند شدت این کمبود را کاهش دهد.
مصرف نمک خنثی یا سولفات کلسیم برای اصلاح ساختمان خاکهای سنگین مفید خواهد بود. خاکهای رسی در حالت مرطوب چسبندگی زیادی داشته در صورتیکه با خشک شدن بسیار سخت میشوند. سولفات کلسیم به دو صورت کوتاه مدت و بلند مدت روی ساختمان خاک تاثیر میگذارد. در کوتاه مدت، بعد از حل شدن در آب باران یا آبیاری، سبب کاهش آماس خاکهای رسی و پراکندگی ذرات آنها میشود. با مصرف سولفات کلسیم در بلند مدت، یون سدیم موجود در ذرات رس این خاکها با کلسیم تعویض شده و ذرات چسبنده رس به صورت تودههای کوچک مجزا از یکدیگر درمیآیند.
در خاکهایی که ذرات خاک میتوانند از هم جدا شوند عناصر مضری مثل سدیم، بر و کلرید را به سمت بیرون میفرستند. تشکیل عناصر سولفور و کلسیم برای رشد گیاه ضروری است. معمولاً یک کیلوگرم سولفات کلسیم در هر متر مربع، خاک را اصلاح میکند. وجود سنگ آهک طبیعی در بعضی خاکها، اثراتی روی درختان مرکبات بر حسب میزان غلظت، ایجاد میکند. این مسئله در برخی اراضی جنوبی و در pH های ۹ و یا حتی ۱۰ مشاهده میشود. در بیشتر اراضی، آهک در قسمت عمیقتر خاک قرار دارد. کمبود آهن عارضه ایست که در این قبیل خاکها همواره مشاهده میشود. در خاکهای آهکی معمولاً کلروز (بویژه در برخی از پایهها چون نارنج سهبرگ) و زردی پیشرفته درختان نیز مشاهده میشود.
بسیاری از باغهای مرکبات شمال کشور خصوصاً در ناحیه تنکابن دارای خاکهای اسیدی هستند. این در حالی است که مرکبات به اسیدیته خاک حساس بوده و اسیدیته کمتر از ۵ مضر است. در تحقیقی اثر آهک در بالابردن pH خاک جهت اصلاح و حاصلخیزی خاک و همچنین تاثیر آن روی ویژگیهای کمی و کیفی میوه درختان پرتقال خونی و نارنگی یونسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که آهک موجب افزایش pH هر دو خاک سطحی و عمقی شد. چنانچه pH خاک قبل از کاربرد آهک کمتر از ۵/۵ باشد میتوان مقدار ۹-۳ کیلوگرم آهک در سایهانداز درخت و در خاک زیرین و سطحی بکار برد. قابل توجه اینکه همراه آهک بایستی از یک منبع حل پذیر منیزیم (سولفات منیزیم) نیز استفاده نمود. چون افزایش کلسیم در خاک در تقابل با عناصر پتاسیم و منیزیم بوده و جذب آنها را کاهش میدهد.
.: نظر شما در مورد این مطلب:. |
|
|