سرعت رشد میوه ممکن است بوسیله ظرفیت و توانایی مسیر انتقال مواد (در منبع یا مقصد) محدود شود. در سیستم آوندی دمگل، یک افزایش تدریجی در تعداد مجاری لولهها و آوندها تا کامل شدن نمو در پایان ریزش جودرو همزمان با شروع مرحله خطی تجمع مواد خشک مشاهده میشود. یک رابطه مستقیم بین اندازه میوه در زمان بلوغ و قطر دمگل در پرتقال والنسیا و گریپفروت مارش گزارش شده است. رابطه مشابهی نیز همچنین در مراحل اولیه نمو میوه وجود دارد. در کلمانتین ماریسول، در طی مرحله تقسیم سلولی (دامنه قطر میوه از ۵ تا ۱۵ میلیمتر) و خیلی قبل از کامل شدن تمایز بافت آوندی، مقطع عرضی هر دو بافت آبکش و چوبی در دمگل، رابطه مستقیم و قوی با اندازه میوهچه دارند. این همبستگیها منتهی به فرضیه احتمال وابستگی سرعت رشد میوه با ظرفیت جریان آوندی به سمت میوه شده است. بعلاوه کاربرد موضعی جیبرلین یا بنزیل آدنین در گلهای نارنگی ساتسوما ساختار انتقال آوندی دمگلها را افزایش می دهد، اما فقط سرعت رشد میوهچهها و نه اندازه میوه افزایش می یابد.
الگوی رشد میوه و تحرکات مواد غذایی امکان اتخاذ دو استراتژی را جهت افزایش اندازه میوه تعیین میکند. الف: کاهش رقابت بین مقصدها به دلیل حذف بخشی از میوهچههای در حال نمو (تنک میوه) و ب: افزایش قدرت جذب مواد غذایی توسط میوهچهها که بدینوسیله میزان رشد میوهچهها نیز افزایش مییابد.
ط) رابطه گلدهی و اندازه میوه
اثر تعداد گل روی اندازه میوه همراه و ملازم با تاثیر گلدهی روی میوهنشینی است. هرچند در تعدادی از ارقام پرتقال و نارنگی رابطه معکوسی بین تعداد گل و اندازه میوه بدون ارتباط با میزان باردهی مشاهده شده است. در مجموع، تعداد گل نوعی تاثیر روی کیفیت گل نیز میگذارد. به دلیل نسبت بالای گلهای ایجاد شده روی گلآذینهای برگدار، تعداد گل کاهش مییابد. در بیشتر ارقام، این گلها سهم بیشتری نسبت به گلهایی که روی گلآذینهای بدون برگ ایجاد شدهاند در میوهدهی و بزرگی میوه دارند. بعلاوه اندازه تخمدان در مرحله شکوفایی رابطه معکوسی با تعداد گل دارد. تخمدان بزرگتر در مرحله شکوفایی، تولید میوچههای سریعالرشد و در نتیجه افزایش در اندازه نهایی میوه میکند.
حجم وسیعی از گلهای با این مشخصه روی عملکرد محصول تاثیری نداشته و تا یک حد معینی کاهش در تعداد گلها منجر به کاهش در تعداد میوه و در نتیجه افزایش اندازه میوه میشود. در چند رقم پرتقال ناول و نارنگی حداکثر عملکرد وقتی تعداد گلها نزدیک به ۲/۰ گل به ازای هر گره بود بدست آمد. کاهش گل به تعداد کمتر از این مقدار باعث کاهش عملکرد میشود. کاربرد اسید جیبرلیک (۲۰-۱۰ میلیگرم در لیتر) در طول دوره استراحت زمستانی تا حد زیادی تشکیل گلها را کاهش داد و اندازه میوه را در کلمانتین فینو و ساتسومای اواری به همان کیفیت ارقام پرتقال ناول افزایش داد. پ
ی) وضعیت کربوهیدراتها در طول میوهنشینی
بعد از فعالیت تنظیم کنندههای رشد موثر در رشد میوه مرکبات، ادامه رشد میوه معمولاً بوسیله تهیه مواد غذایی حمایت میشود. دراین میان وضعیت ساکارز در مرحله میوهدهی از عوامل موثر در تنظیم رشد و بقای میوه است. قابل دسترس بودن کربوهیدراتهای ذخیره شده برای گلدهی و میوهدهی، رابطه معکوسی با میزان محصولدهی سال قبل دارد. مجموع مواد ذخیره شده باید بیش از ۹/۲۳ کیلوگرم به ازای هر درخت باشد. نقطه اوج ذخایر، کمی قبل از شکوفایی گلها است و در طول گلدهی و میوهدهی ذخایر به صورت محرک در میآیند. در درختان با گلدهی سنگین، این کاهش در ذخایر سریعتر است. درختان پرتقال با گلدهی سنگین، میزان ۹ کیلوگرم ماده خشک را در طول ریزش میوهچهها از دست دادند. میزان از دستدهی ذخایر توسط تنفس را نیز باید به این مقدار افزود. این ذخایر جهت تشکیل جوانه و رشد جستهای جدید رشدی مورد نیاز هستند. هرچند که میزان بالای کربوهیدرات ذخیره با گلدهی سنگین در ارتباط است، این سوال پیش میآید که آیا کربوهیدراتها در طول دوره میوهنشینی فصول قبل و مراحل بحرانی ریزش توزیعی معنیدار و یکنواخت داشتهاند؟ در برخی حالات این کاهش در پرتقال واشنگتن ناول به کندی رخ میدهد و مقداری از این ذخایر تا پایان ریزش میوهچه باقی میمانند هر چند این رفتار استثنا بوده و کلیت ندارد. در بیشتر مواقع، سطوح کربوهیدرات در برگها در مدت کوتاهی بعد از تمام گل به پایینترین میزان خود رسیده و ادامه میوهنشینی به میزان فتوسنتز جاری بستگی دارد. حداقل محتوای برگها ممکن است به اندازه نصف ذخایر اولیه باشد. علاوه بر این کربوهیدراتها ممکن است در ریشهها و برگها ذخیره شود در حالیکه رشد میوهچهها به دلیل ساکارز قابل دسترس محدود میشود.
با حذف کامل و یا موضعی (۵۰ درصد) برگها در مرحله شکوفایی و شروع مرحله II رویشی (شروع دوره بزرگ شدن سلولها)، به درخت تنش غذایی وارد شد و میزان کربوهیدرات و رشد میوه بررسی گردید. درمیوههای شاهد، قندهای ساکارز، گلوکز، فروکتوز و نشاسته سبب تسریع در انتقال از مرحله شکوفایی و توقف کمتر در مرحله تقسیم سلولی شدند. حذف برگها در طول دوره تقسیم سلولی در میوهها و بافت چوبی تاثیری روی وضعیت کربوهیدراتها نداشت، هر چند که اولین موج ریزش که معمولاً در این مرحله رخ میدهد افزایش یافت. با شروع مرحله بزرگ شدن سلولها، قندهای محلول در میوهها کاهش یافت و میزان ساکارز و نشاسته در بافتهای چوبی گیاهان بدون برگ در کمترین مقدار بود. در این گیاهان علاوه بر اینکه رشد میوه متوقف یا به تاخیر افتاده بود، ریزش میوه نیز در این مرحله افزایش یافت. بر اساس این نتایج مشخص شد که میوههای در حال نمو در طول دوره تقسیم سلولی به عنوان مصرف کننده بوده، در حالیکه در مرحله بزرگ شدن سلولها نقش منبع ذخیره را داشتهاند.
ک) رابطه اکسین و رشد میوه
کاربرد اکسین در طول دوره تقسیم سلولی تخمدان که از زمان گلدهی تا پس از پایان ریزش جودرو توسعه مییابد، رشد میوه و اندازه نهایی آن را افزایش میدهد. زمانیکه اکسین در طول ریزش میوهچهها بهکار رود، بخش اعظم اثر معنیدار آن مربوط به تولید اتیلن تحریک شده توسط اکسین است که خود یک عامل ریزش و تنکزا است. وقتی اکسین کمی بعد از شکوفایی یا در پایان ریزش جودرو بکار رود، اثر آن بیشتر از طریق افزایش در قدرت سینک میوهچههای در حال نمو، اعمال میشود. زمان وقوع این واکنش در هر دو تاریخ مشابه است. با گذر از مرحله کندی سرعت رشد (ممکن است کمتر از دو هفته باشد)، میزان رشد میوهچهها در درختان تیمار شده با اکسین بیشتر از درختانی باشد که تا مرحله بلوغ تیمار نشده بودند.
نحوه تاثیر اکسین روی توسعه میوهچه و میزان رشد آن به طور دقیق مشخص نیست. در برخی موارد که واکنش گیاه به کاربرد زودهنگام (زمان گلدهی) و دیر هنگام (در پایان جودرو) اکسین با هم مقایسه شدند، مشخص گردید که اثر آن روی میزان میوهنشینی و اندازه میوه مشابه است. تکرار کاربرد اکسین، ارجحیت و برتری نسبت به یکبار مصرف آن نداشت. در زمان گلدهی و حدود ۱۲-۱۰ هفته قبل از شروع تشکیل آبدانک در آبدانها، استفاده از اکسینها دارای نتایج روشنتری بود. بر اساس این اطلاعات مشخص شد که تاثیر اکسین روی رشد آبدانها منحصراً در جهت بزرگ شدن سلولها نیست. ثابت شده است که کاربرد دیرهنگام اکسین تقسیم سلولی را در هر دو بخش پریکارپ میوهچهها و آبدانهای کشت شده بر روی محیط کشت افزایش میدهد. آبدانها نیز شکلی بسیار غیر منظم داشته بنابراین محاسبه ساخت سلولها دشوار است. هر چند افزایش در ساخت آبدانک، در نتیجه افزایش رشد میوه است اما با حذف حدود ۵۰ درصد از بافت آوند آبکش دم میوه، هیچ اثری روی رشد میوهچه مشاهده نشد. کاربرد اکسین در زمان گلدهی و تنک کردن گلها نیز باعث افزایش رشد میوه و ایجاد رقابت بین سینکی در میوهچهها میشود. با کاربرد در زمان جودرو، تنککردن در اثر تولید اتیلن توسط اکسین رخ میدهد. برخلاف کاربرد اکسین در زمان گلدهی که اندازه میوه را افزایش می دهد، استفاده از جیبرلین رشد اولیه میوهچه را افزایش داده و منجر به کاهش اندازه میوه میشود.
کاربرد اکسین با هدف افزایش کیفیت میوه باید بعد از ریزش فیزیولوژیکی میوه باشد. محلولپاشی زودهنگام منجر بهتنک نامطلوب میوه شده و دیرهنگام نیز منجر به حساسیت کم میوههای جوان به اکسین میشود.
برخی از اکسینهای مصنوعی چون تو، فور-دی اثر افزایشی روی اندازه میوه کلمانتین، ساتسوما، چندین رقم پرتقال، گریپ فروت مارش و لمونها داشتهاند. کاربرد زودهنگام آن اندازه بازار پسند میوه را افزایش داد اما عملکرد کاهش یافت. در گریپفروت مارش، کاربرد ۱۰۰ میلیگرم در لیتر تو، فور-دی باعث تنک میوهها نشد لیکن میزان افزایش در اندازه میوه مشابه با غلظت ۵۰ میلیگرم در لیتر بود. در این آزمایشها هم مشخص شد که کاربرد اکسینها با هدف افزایش اندازه میوه باید در پایان ریزش جودرو باشد.
ل) تنک میوه
برخلاف سیب و هلو که تنک هر سال در دستیابی به بهترین اندازه میوه مؤثر است، میوههای مرکبات به دلیل عدم اجبار برای برداشت در یک زمان، نیاز به تنک ندارند. بنابراین میتوانند روی درخت مانده و به تدریج با رسیدن به بهترین کیفیت، برداشت شوند. نارنگیها نیاز به تنک کردن و هرس منظم دارند تا بدینوسیله از سالآوری آنها جلوگیری شود. مسلماً پرمحصولی در یکسال منجر به کم باردهی یا نبود باردهی در سال بعد خواهد شد. تکرار این وضعیت، سلامت گیاه را تحت تأثیر قرار میدهد و دوباره جوانسازی درختانی که به چنین حالتی مبتلا شدهاند، دشوار خواهد بود. چنانچه محصول درخت سنگین و بالا باشد تنککردن موجب اندازه مناسب و رسیدن رضایتبخش میوههای باقی مانده میشود.
حذف بخشی از میوهچههای در حال نمو سبب تهیه مواد فتوسنتزی قابل دسترس بیشتری برای میوهچههای باقیمانده روی درخت شده و اندازه آنها را افزایش میدهد. جهت دستیابی به میوههایی با اندازه بزرگ و مطلوب، کاهش در تعداد میوه ضروری به نظر میسد. ممکن است عملکرد بدینوسیله کاهش یابد، اما سود حاصل از افزایش کیفیت تجاری میوه جبران این هزینه را خواهد کرد. تنک میوه همچنین جهت کاهش اثر تناوب باردهی نیز استفاده میشود. این پدیده ممکن است در اثر شرایط نامطلوب آب و هوایی ایجاد شود لیکن در برخی از نارنگیها تولید محصول سنگین و کوچک در یک سال، عدم گلدهی و عملکرد را در سال بعد به همراه دارد. تنک میوهها در سالآور باعث افزایش اندازه میوه، ارزش محصول و تحریک گلدهی در سال دیگر میشود.
۱- تنک دستی: بهترین روش تنک کردن روش دستی بوده لیکن هزینه کارگری آن بالاست. با هدف حصول عملکرد اقتصادی بالا در برخی ارقام با ارزش مانند نارنگی های ماندرین، از این روش تنک کردن استفاده میشود. برخی باغداران حاضر به پرداخت این هزینه اضافی بوده چون در ازاء این هزینه، ارزش میوههایی که به بازار عرضه می شود قابل ملاحظه است. در آزمایشی مشخص شد که تنک دستی باعث افزایش سود خالص ۴۰-۲۰ درصدی شد. این عمل وقتی میوهها به قطر ۴۰-۳۰ میلی متر رسیدند انجام گرفت. در تنک دستی معمولاً میوههای کوچک، داغزده، لکهدار و بدشکل حذف میشوند. میوههای خوشهای را بررسی و ارزیابی نموده و فقط خوشههای دو تایی حذف نمیشوند. ظرفیت شاخه جهت تحمل میوه و همچنین تعداد میوه اطراف شاخه بررسی میشود. چنانچه میوههای دوتایی یا سهتایی به اندازه کافی بزرگ بوده و در اطراف آنها میوهای وجود نداشته باشد اقدام به حذف این خوشهها نموده تا در سراسر شاخه میوهها توزیع یکنواختی داشته باشند.
۲- تنک شیمیایی: زمان محلولپاشی اهمیت داشته و معمولاً در اواخر ریزش طبیعی میوه وقتی که میوهها بطور متوسط ۵/۱۲ میلیمتر قطر دارند انجام میشود. بدین منظور قبلاً اقدام به اندازهگیری اندازه میوه (حداقل ۵۰ میوه و دو بار در هفته) و زیر نظر داشتن ریزش جهت تعیین زمان دقیق پایان ریزش طبیعی میشود. درجه حرارت هوا در زمان محلولپاشی باید بین ۳۶-۱۸ درجه سانتیگراد باشد و حداقل ۳-۲ روز بعد از آن این شرایط پایدار باشد. در تحقیقی در سال ۲۰۰۱ روی پرتقال واشنگتن ناول، با مصرف اترل ۲۰ درصد میوهها ریزش نمود و در مقابل باردهی خالص ۲۵-۱۵ درصد افزایش یافت. چنانچه ماده موثره محلول از حد مطلوب بیشتر باشد باعث ریزش برگ و میوه میشود.
کاربرد اتفن با غلظت ۱۵۰ تا ۵۰۰ پیپیام در طی دوره ریزش جودرو نقش موثری در عمل تنک نارنگیهای سال آور داشت. اثر تنک کنندگی اتفن نسبت به NAA متفاوت است مثلاً گاهی باعث از دستدهی قابل توجه برگها میشود. تاثیر اکسینهایی چون ۲,۴,-D و ۲,۴,۵-T نیز یکسان نبوده و در غلظتهای نسبتاً بالا (۵۰-۲۰ پیپیام)، گاهی به عمل تنک کردن شدت بخشیده و یا اینکه اثر سمی خواهد داشت. تا اواخر دهه هشتاد، کاربرد اسید نفتالین استیک با هدف تنک کردن کاربرد گستردهای داشت. معمولا NAA با غلظت ۳۰۰-۲۰۰ پیپیام، ۳۰-۲۰ روز بعد از مرحله تمام گل و قبل از پایان ریزش جودرو استفاده میشود. سن درخت، میزان میوهدهی و دما روی میزان تنک کردن تاثیر دارد. در شرایط دمایی بالای ۳۰ درجه سانتیگراد تنک، شدیدتر انجام میشود. کاربرد این ترکیبات اندازه بازارپسند میوهها را به خاطر حذف میوهچههای کوچکتر و در نتیجه کاهش رقابت بین میوهها و تمرکز اثر هورمونها روی میوهچههای باقیمانده افزایش میدهد.
منبع : http://www.gologiah.ir
.: نظر شما در مورد این مطلب:. |
|
|